فهرست ها
معرفی کتاب صبح ساحل(حوادث عصرامام صادق علیه السلام)
شیعه(داستان)
به مناسبت شهادت امام جعفر صادق علیه السلام مغزمتفکر جهان شیعه کتاب صبح ساحل حوادث عصرامام صادق علیه السلام نوشته مهدی خدامیان آرانی معرفی می شود:
مروری بر برخی از حوادث تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و دینی زمان حیات امام صادق(ع) و روشنگری‌ها و هدایت‌های آن امام در این زمینه است. در این نوشتار در قالب نقل داستان‌هایی از حیات امام صادق، به توصیف ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی حاکم بر آن زمان پرداخته شده و نقش آن امام در هدایت و مدیریت شیعیان با توجه به اوضاع آن زمان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در این داستان‌ها به گوشه‌هایی از سیره اخلاقی و فضایل و کرامات امام صادق نیز اشاره نموده و زوایایی از علم و قدرت معنوی ایشان را به تصویر کشیده است. وی همچنین به موضع‌گیری سیاسی امام صادق در قبال حکومت بنی‌عباس نیز پرداخته و فعالیت‌های ایشان در این زمینه را بررسی نموده است. در صفحه ۴۰ این کتاب می خوانیم :
این جا مدینه است ، پیرمردی به سوی خانه امام صادق (ع) می رود ، او در دست خود بسته ای دارد و آن را محکم گرفته است . به راستی او در این بسته چه چیزی را قرار داده است ؟
او متوکل بلخی است و اکنون وارد خانه امام می شود . سلام می کند . او می خواهد مطلب مهمی را به امام بگوید . اجازه می گیرد و چنین می گوید : ” آقای من ! من از عراق به سوی خراسان می رفتم . در راه با یحیی پسر زید آشنا شدم .او وقتی دانست که من به شما خاندان پیامبر علاقه دارم از من تقاضایی کرد . او به همراهان خود دستور داد تا صندوقچه ای را آوردند از داخل آن صندوقچه این کتاب را بیرون آورد . آن را بوسید . به چشم گذارد و گریه کرد .او به من گفت : این کتاب صحیفه سجادیه است . این دعاهای امام سجاد است که پدرم ، زید آن ها را نوشته است . من می ترسم که این کتاب به دست بنی امیه بیفتد . من برای حفظ این کتاب زحمت زیادی کشیده ام . اکنون آن را به تو می سپارم تا آن را به دست سید محمد برسانی .به راستی منظور از سید محمد کیست ؟ او جوانی از نسل امام حسن است . عده ای باور دارند که او مهدی موعود است . امام صادق به یاد یحیی می افتد ، اشک از دیدگانش جاری می شود و می گوید : خدا پسر عمویم یحیی را رحمت کند .
